جزئیات حادثه آتش‌سوزی خارک اعلام شد (۲۲ خرداد ۱۴۰۴) اتفاق معجزه آسا | یک مسافر از هواپیمای سقوط کرده هند نجات یافت جان باختن یک نفر در آتش‌سوزی پتروشیمی خارک | آتش مهار شد افزایش رشته‌های مجاز برای آزمون استخدامی آموزش‌وپرورش جشن عید غدیر خم ویژه مددجویان کمیته امداد با حضور استاندار خراسان رضوی برگزار شد (۲۲ خرداد ۱۴۰۴) مودی: فاجعه احمدآباد ما را متحیر و غمگین کرده است | همه سرنشینان جان باختند + فیلم ماساژ برای همه کمردرد‌ها خوب نیست ترامپ خروج پرسنل آمریکایی از منطقه غرب آسیا را تأیید کرد ۷۵ درصد قربانیان دود سیگار، زنان و کودکان بی‌گناه هستند سقوط یک هواپیمای مسافربری با ۱۳۳ مسافر در شهر احمدآباد هند + فیلم لحظه سقوط پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۲۲ خرداد ۱۴۰۴) | آغاز روند افزایش دما در استان کاهش وزن در میانسالی می‌تواند به طول عمر بیفزاید مرگ سالانه بیش از ۶۰ هزار نفر در ایران به علت مصرف دخانیات آیا مصرف بی‌رویه غذا‌های تند به سلامت دستگاه گوارش کمک می‌کند؟ زمان واریز حقوق خردادماه ۱۴۰۴ بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین‌اجتماعی مشخص شد معاون حقوقی وزارت بهداشت درباره نفوذ صنایع دخانی هشدار داد: سن ابتلا و آلودگی به مواد دخانی به‌شدت کاهش یافته است جزئیات بسته حمایتی مازاد بیمه پایه سلامت بازنشستگان کشوری اعلام شد | کاهش ۵۰ درصدی فرانشیز خدمات بستری پیش‌بینی هواشناسی کشور امروز (پنجشنبه، ۲۲ خرداد ۱۴۰۴) | افزایش نسبی دما با آغاز هفته آینده احتمال تغییر در بیمه تکمیلی بازنشستگان کشوری | مطالبات همسان‌سازی تا پایان سال پرداخت می‌شود آلودگی صوتی مشهد از مرز استاندارد ملی گذشت | مناطق ۳، ۶ و ۱۱ مشهد، رکورددار آلودگی صوتی اگر هر روز خیار مصرف کنیم، چه اتفاقی در بدنمان می‌افتد؟ قبل از خواب، شیر گرم بنوشیم یا سرد؟ فروش واکسن «گارداسیل» در وب‌سایت‌ها غیرمجاز است امکان پذیرش مستقیم دستیار در ۴ رشته پزشکی فراهم شد ۵۶۰۰ قربانی در سکوت؛ روایت تلخ جوانانی که در دام الکل گم شدند هشدار گرایش متخصصین زنان به انجام اعمال زیبایی | تعرفه‌ها هیچ تناسبی با مسئولیت خطیر این پزشکان ندارد اعترافات هولناک عامل جنایت برج مجلل دربند| قتل مرد افغان به‌خاطر فحاشی توصیه‌های تغذیه‌ای در شرایط آلودگی هوا: مواد غذایی فله‌ای نخرید و آب زیاد بنوشید
سرخط خبرها

بایسیکل ران!

  • کد خبر: ۱۷۱۵۶۶
  • ۰۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۷
بایسیکل ران!
پسری ترکه‌ای و جوان سوار یک دوچرخه تند رکاب می‌زد و سعی می‌کرد از اتوبوس عقب نیفتد و هم زمان حواسش به شیشه‌های اتوبوس بود.

دختر جوان کوله اش را روی نیمکت ایستگاه گذاشته بود و خودش ایستاده بود. نگاهش را دائم به انتظار چیزی یا کسی پرت می‌کرد به اطراف. در‌های اتوبوس بسته شد. دختر تندی کوله اش را برداشت و رفت سمت اتوبوس و هم زمان با زدن ضربه به در اتوبوس گفت: «آقا، آقا... نگه دارین لطفا!» راننده در را زد و وقتی دختر سوار می‌شد، از توی آینه گفت: «خانم ما رو مسخره کردی! از اون موقع ایستادی توی ایستگاه، سوار شو خب! مردم که علاف شما نیستن!»

دختر کمی سرخ شد و چیزی نگفت، رفت نشسته روی یک صندلی و کوله اش را بغل گرفت. سرش را انداخت پایین. گوشی اش را از توی کوله اش درآورد. آن را جلو دهانش گرفت و خواست یک فایل صوتی بفرستد، اما پشیمان شد و بعد بلا فاصله شروع کرد با شدت چیزی را تایپ کردن. زن میان سالی یک بطری آب گرفت سمت دختر و گفت: «بیا قبل از اینکه اون پیام رو ارسال کنی، یه کم آب بخور!» دختر با تعجب بطری آب را گرفت و بعد با تردید در بطری آب را باز کرد و آب را خورد؛ تند و لاجرعه! زن میان سال همان طور نگاهش می‌کرد. دختر لب هایش را با پشت دستش پاک و از زن تشکر کرد. زن در جواب گفت: «این قشنگه!» دختر پرسید: «چی قشنگه؟!» زن با اشاره چشمانش به بیرون و آن سوی پنجره اشاره کرد.

پسری ترکه‌ای و جوان سوار یک دوچرخه تند رکاب می‌زد و سعی می‌کرد از اتوبوس عقب نیفتد و هم زمان حواسش به شیشه‌های اتوبوس بود. دختر برگشت سمت شیشه و مرد جوان را دید. جوان دوچرخه سوار با دیدن دختر خندید و برایش تندتند دست تکان داد. دختر، اما اخم کرد و رویش را برگرداند. پسر جوان همچنان سوار بر دوچرخه کنار اتوبوس می‌راند. زن میان سال لبخند زد و گفت: «نامزدته؟!» دختر گفت: «آره، اما صبح من رو کاشت و نیومد!» زن میان سال گفت: «دوسش داری؟» دختر لبخند زد و فقط سرش را تکان داد! زن دوباره پرسید: «بهش اعتماد داری؟» دختر گفت: «آره، قطعا!» زن گفت: «پس این بار هم بهش اعتماد کن و ببخشش.»

دختر جوان گفت: «چشم!» بعد برگشت سمت شیشه. پسر دوچرخه سوار تا دید دختر برگشت، لبخند زد و بعد یک دستش را چندبار به نشانه عذرخواهی کشید روی چانه و ریش‌های کوتاه سیاهش. دختر لبخند زد. پسر با دیدن خنده دختر ذوق زده شد و دوتا دستانش را از هم به دوطرفش باز کرد و بدون گرفتن دسته دوچرخه رکاب می‌زد.

دختر لب هایش را گاز گرفت و اخم کرد. اتوبوس کشید کنار خیابان و ایستاد. دوچرخه سوار هم ایستاد. راننده با صدای بلند گفت: «خانم بفرمایید پایین یا آقاتون رو بگید با همون دوچرخه اش بیاد بالا تا عاشقیت شما کار دست ما نداده!» دختر سرخ شد و کوله اش را برداشت و برای زن میان سال دستی تکان داد و پیاده شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->